کتاب جنایات و مکافات

کتاب جنایات و مکافات

جنایات و مکافات اثری از فئودور داستایوفسکی؛ داستان دانشجویی را روایت می کند که بنا بر انگیزه هایی پیچیده که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است، زن رباخواری را همراه با خواهرش، که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می شود، می کشد و پس از قتل، بعد از چند روز بیماری و بستر شدن در خانه، هر کس را که می بیند، می پندارد به او مظنون است، تا جایی که کارش به جنون می رسد.

در این بین او عاشق دختری که به خاطر مشکلات مالی خانواده اش دست به تن فروشی زده بود، می شود و …

کتاب جنایات و مکافات

یکی از بهترین رمان های ماندگار است . این رمان جنبه فلسفی و روانشناسی دارد. در این رمان بی نظیر شر و خیر، جبر و اختیار، شرارت و نیکوکاری در مقابل هم قرار دارد.

کسی که به خودش دروغ می گوید و به دروغ خودش گوش می دهد، کارش به جایی خواهد رسید که هیچ حقیقتی را نه از خودش و نه از دیگران تشخیص نخواهد داد.

شخصیت اصلی در داستان جنایات و مکافات راسکلنیکف 23 ساله است که در مورد هر چیزی کنجکاوی می کند. راسکلنیکف جوانی فقیر است که فقرش در زندگی او را با همه بیگانه کرده است.

در داستان بی نظیر جنایات و مکافات نوشته شده است که راسکلنیکف همیشه هنگام راه رفتن با خودش حرف می زد.

او از ناعدالتی هایی که در جامعه بود خسته شده بود و وقتی این خبر از مادرش به گوشش می رسد که فرد ثروتمندی به خواهرش و خانواده او نظر لطف دارد ناراحت و خشمگین می شود.

تنها دوست راسکلنیکف در داستان جنایات و مکافات رازومیخین است و یک سال و نیم است که با او دوست شده است.

راسکلنیکف به دلیل بی پولی دانشگاه را رها می کند و حتی پول اجاره جای کوچکی را که در آن زندگی می کند هم ندارد. به همین دلیل مجبور می شود از پیرزنی به نام آلینا ایوانونا مقداری پول را با نزول به دست آورد و برای گرفتن نزول از آلینا مجبور می شود اشیاء قیمتی اش را نزد او گرو بگذارد.

جریان اصلی در داستان جنایات و مکافات از جایی شروع می شود که راسکلنیکف تصمیم می گیرد با تبر پیرزن نزول خور را به قتل برساند. او این جنایت را انجام می دهد که بعد از این جنایت، مکافات آغاز می شود. مکافاتی که این رمان را به شاهکار و بهترین رمان تبدیل می کند.

معرفی فیودور داستایفسکی

معرفی فیودور داستایفسکی نویسنده کتاب جنایات و مکافات : فیودور داستایفسکی در سال 1866 کتاب جنایات و مکافات را به چاپ رساند، وی متولد سال 1821 در مسکو است. پدرش دندانپزشک بود. او در ۱۲ سالگی به مدرسه فرستاده شد و اول در مسکو و بعد در سن‌پترزبورگ تحصیل کرد. بعد از فارغ‌التحصیلی مدتی به عنوان مهندس کار کرد. شروع کرد به قمار و مال باختن. او در سنین نوجوانی به دلیل عضویت در گروه رادیکال توسط دولت دستگیر شد و حکم اعدام برای او در نظر گرفته شد ولی در لحظه آخر حکم تغییر کرد و او به سیبری تبعید کردند.

از دیگر آثار فیودور داستایفسکی میتوان به کتاب قمارباز را نام برد، فیودور داستایفسکی اکثر نوشته های خود را در قالب کتاب های رمان نوشته و یکی از برترین نویسندگان کتاب رمان است.

بخشی از کتاب جنایات و مکافات

جملات زیبا و معروف کتاب جنایات و مکافات اثر فیودور داستایفسکی را در این مطلب برای شما آماده کرده ایم که توسط نشر یوسف فاطمه به چاپ رسیده است، قسمتی از متن کتاب را میتوانید به صورت رایگان مطالعه کنید و با قلم نویسنده آشنا شوید.

پس، برای اینکه سکوت را بشکند، لب به سخن گشود و گفت: «من واقعا متاسفم که شما را در این حال می‌بینم. اگر می‌دانستم ناخوش هستید، زودتر از این خدمت می‌رسیدم. منتها گرفتاری، آقا، گرفتاری! فقط یک قلمش پرونده‌ی بسیار مهمی است که قرار است در دیوان عالی مطرح بشود، از گرفتاری های دیگر حرفی نمی‌زنم، خودتان لابد خبر دارید. فعلا هم منتظر اقوامتان هستم… یعنی، خانم والده و همشیره‌تان…»

راسکولنیکف حرکتی کرد مثل این که بخواهد چیزی بگوید. قیافه‌اش کمی مضطرب به نظر می‌آمد. پیتر پتروویچ مکث کرد و منتظر ماند اما چون خبری نشد، ادامه داد.

«عجالتا جایی برایشان پیدا کرده‌ام که بتوانند یک مدت سر کنند…»

راسکولنیکف با صدای ضعیفی پرسید: «کجا؟»

«از اینجا زیاد دور نیست…مهمانخانه باکالیف…»

رازومیخین وسط حرف او پرید که: «تو خیابان وزنسنسکی. دو طبقه است. اتاق‌هایش هم مبله است…»

«باز شعار!»

کتاب جنایات و مکافات